مدیریت کسبوکار بهسرعت در حال تغییر از مدلهای قدیمی و اقتدارگرا، به روشهایی بازتر است. رسانههای اجتماعی و فناوریهای جدید که بهاشتراکگذاری اطلاعات را تقویت میکنند، الهامبخش این تغییرات برای دنبالکننده راههای جدیدی برای نوآوری و رشد هستند.رهبری مشترک (shared leadership ) می تواند به رشد کسب و کارهای کوچک بدون سرمایه گذاری بر روی کارمندان جدید یا مدیران با حقوق بالا کمک کند.
رهبری مشترک چیست؟
راد کالینز (متخصص و نظریهپردازی رهبری فکری و کسبوکارهای نوین و نویسنده کتاب رهبری در دنیای ویکی) میگوید: “بیشتر شرکتها بر این فرض سازماندهی شدهاند که هوشمندترین سازمانها آنهایی هستند که باهوشترین افراد را استخدام میکنند تا کار دیگران را مدیریت کند.” ” انقلاب دیجیتال در حال ایجاد یک مدل مدیریتی کاملاً متفاوت است که در آن فرض بر این است که باهوشترین شرکتها آنهایی هستند که دسترسی سریع به دانش جمعی شرکت دارند.”
بر اساس یک مطالعه تحقیقاتی مشترک منتشر شده در مجله بینالمللی هوش مصنوعی و فناوری عامل، رهبری مشترک میتوان “بهاشتراکگذاری گسترده قدرت و نفوذ در میان مجموعهای از افراد، بهجای متمرکز کردن آن در به یک فرد واحد که در این زمینه فعالیت میکند” تعریف کرد. “
مزایای رهبری مشترک:
- بهاشتراکگذاری دانش شرکتها را قوی نگه میدارد.
- رهبری مشترک، بهاشتراکگذاری قدرت و نفوذ است.
- رهبری مشترک منجر به عملکرد بهتر سازمانی میشود.
- رهبری مشترک با شفافیت، تشویق به خودمختاری و پذیرفتن ایدههای دیگران ایجاد میشود.
این مقاله برای مدیرانی است که علاقهمند به اجرای استراتژی رهبری مشترک برای تقویت نوآوری و مشارکت کارکنان خود هستند.
رهبری مشترک در مقابل رهبری سنتی
رهبری مشترک با سبک مدیریت سلسلهمراتب عمودی سنتی تفاوت دارد. در سبک مدیریت عمودی، افرادی که در پستهای مدیریتی هستند، مسئولیت عمده تصمیمگیری را بر عهده دارند، درحالیکه افرادی که در نقشهای فرعی هستند، در فرایند تصمیمگیری ورودی کمی دارند.
در رهبری مشترک همچنان مسئول یک نفر است اما امور بر اساس یک تلاش مشترک بوده و قدرت و نفوذ در گروه نیز مشترک است. این به این معنی است که افراد در تصمیمگیریهای مربوط به موقعیت خود یا یک سیاست که در آن ایدههای همه بهصورت برابر موردتوجه قرار میگیرد، استقلال بیشتری دارند.
رهبری مشترک در مقابل رهبری تیمی
بسیاری از مدیران فکر میکنند که وجود تیمهای کاری همان رهبری مشترک است. درحالیکه در یک تیم، معمولاً هنوز یک رهبر تیم وجود دارد. حتی اگر هیچ رهبر تیمی وجود نداشته باشد، قدرت مشترک تنها در چارچوب تیم مرتبط است نه اینکه به طور گستردهتر برای کل شرکت اعمال شود.
بااینحال، تیمها میتوانند زمینه خوبی برای ایجاد رهبری مشترک در فرهنگ شرکت باشند. طبق یک مطالعه در آکادمی مدیریت ژورنال، برای اینکه رهبری مشترک در یک محیط تیمی کار کند، تیم باید از قبل دارای یک محیط منسجم، با اهدافی که بهخوبی درک شده و محیطی آماده برای حمایت متقابل باشد.
چرا رهبری مشترک مهم است؟
بر اساس مقاله هاروارد بیزینس ریویو، رهبری مشترک بهطورکلی منجر به عملکرد بهتر سازمانی میشود.
رهبری مشترک به طور مثبت بر نحوه عملکرد شرکت تأثیر میگذارد زیرا این مدل ابتکار شخصی را تشویق میکند و برای آن ارزش قائل است. زمانی که کارکنان بهجای اینکه منتظر بمانند تا به آنها گفته شود تا کاری را انجام دهند، میدانند که باید آن کار را انجام دهند و این به آنها احساس قدرت میدهد و بهرهوری و رضایت شغلی آنها را افزایش میدهد. زمانی که کارمندان خوشحال هستند، شرکت در یک محیط مثبت راحتتر کار میکند.
وقتی افراد احساس میکنند که در سازمان تأثیرگذار بوده و دارای قدرت و مسئولیت هستند، تمایل بیشتری برای رشد کردن و موفق شدن در کارها را دارند. اهداف برای آنها شخصیتر میشوند و افراد طبیعتاً روی هر کاری که شخصاً روی آن سرمایهگذاری کردهاند سختتر کار میکنند.
گرگ آ. چانگ یان (Greg A. Chung-Yan )، پروفسور دپارتمان روانشناسی در دانشگاه ویندزور در انتاریو، کانادا، می گوید: «بهترین نمونه های رهبری مشترک زمانی است که تصمیم گیری در بین افراد مختلف پخش می شود.
چگونه رهبری مشترک را توسعه دهیم؟
سه اصل اساسی برای ایجاد رهبری مشترک وجود دارد:
- تشویق به شفافیت
- ایجاد محیطی امن
- حمایت از استقلال کارکنان
-
تشویق به شفایت:
شفافیت کلید اعتماد و رضایت کارکنان است. وقتی همه کارمندان از موقعیت، اهداف و چشمانداز یک شرکت آگاه باشند، همدلی بیشتری شکل میگیرد. شفافیت بهوجودآورنده شادی کارکنان است.
-
ایجاد محیطی امن:
یک محیط امن با ایجاد حس آرامش در کارکنان سبب میشود تا آنها ایدههای خود را بهراحتی به اشتراک بگذارند. ایدههای عالی اغلب از افرادی میآیند که کارهای روزمره را انجام میدهند، زیرا آنها باتجربهترین افراد در انجام کار خود هستند. همچنین آنها اولین کسانی هستند که متوجه میشوند که چیزی بهدرستی کار نمیکند. وقتی کارمندان احساس کنند که ایدههای آنها شنیده میشود و مورد استقبال قرار میگیرد، مشاهدات و ایدههای آنها باعث سودآوری سازمان میشود.
-
حمایت از استقلال کارکنان:
حمایت از استقلال به این معنی است که کارمندان برای تصمیمگیری در مورد کار خود بتوانند آزادانه عمل کنند.
کالینز میگوید: ” برای کسبوکارهای کوچک، رهبری مشترک میتواند محیطی را ایجاد کند که در آن کارمندان در مورد ایدههای خود صحبت کنند و به نتیجه مشترک برسند، بهجای اینکه بحث بر سر این باشد که ایده چه کسی بهتر است.
به گفته چانگ یان، این روش جدید مدیریت ممکن است بهسادگی مسئولیت دادن به افراد و اطمینان از اینکه سرپرستان آنها آماده شنیدن نظرات کارمندان در مورد این موضوع هستند، باشد.
چونگ یان میگوید: تنها دادن مسئولیت مساوی و یکسان به بیش از یک نفر به معنی حمایت از استقلال کارکنان نیست، بلکه باید مطمئن شوید مدیران آمادگی پذیرش افراد ریسکپذیر، ایدههای جدید و حتی شنیدن و جدی گرفتن هشدارهای آنها را دارند .
پیتر نورثوز (Peter Northouse )در کتاب خود به نام رهبری یعنی تئوری و عمل مینویسد: تیمهای دارای رهبری مشترک نسبت به تیمهایی که رهبری مشترک ندارند، تضاد کمتر، اجماع بیشتر، اعتماد بیشتر و انسجام بیشتری دارند.
رهبری مشترک بهصورت کلی دارای مزایای گستردهای برای اعضای سازمان و شرکت است. درگیری کارکنان و رضایت شغلی را بهبود میبخشد و به شرکت اجازه میدهد تا با تغییرات سریعتر سازگار شود و ایدههای نوآورانه جدیدی ارائه دهد.